سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعداد بازدید :  
تاریخ : جمعه 93/3/2

چشمان ظاهربین "تو" ....!

افسران - چشمان ظاهربین "تو" ....!


"تو"

شال نازکت را در استانه ی افتادن، رها میکنی،

مانتوی استین کوتاه میپوشی،

و شلوار کوتاه به پا میکنی

تا مبادا گرمت شود؛

به من هم خرده میگیری که در این گرما پارچه ی سیاه پیچیده ام دور خودم!

اما زندگی فقط انچه میبینی نیست،

دنیا باطنی هم دارد!

کاش میدانستی؛

نسیم هایی هستند که خدا گاهی فقط برای من میفرستد!

نسیم هایی که در اوج گرمای تابستان به صورتم میخورند

و از روی به اعماق وجودم نفوذ میکنند؛

تو با تمام عریانیت از درکشان که هیچ؛

از حس کردنشان هم عاجزی...

این است راز اینکه تو در این گرما "غر"میزنی و مینالی و من "صبر"میکنم و لبخند میزنم...

کاش میفهمیدی که سریست بین من و